عشق...عشق...عشق...
چه واژه ي غريبي ....
سرد...بي معنا...خاک خورده...
چه به سرش امد؟ کسي مي داند؟
ان کلمه که به ژرفاي تمام زندگي بود...
حالا ديگر به عنوان يک کلمه هم از ان ياد نمي شود...
چه بايد کرد...سرنوشتش اين بود...
اين که در ويراني ها گم گردد...
اين که ديگر هيچ کس قدرت ادراک ان را نداشته باشد...
اين که او هم تنها باشد...تنهاي تنها...
سرنوشت است...کاري نمي شود کرد...
ما هم سرنوشتي داريم...درست مانند عشق...
روزي تنها...روزي بي معني... و روزي باد مارا خواهد برد
+ نوشته شده در یک شنبه 19 تير 1390برچسب:
,
ساعت 20:59 توسط sahar
| 2 نظر
دلمان که می گیرد تاوان لحظه هاییس
که دل می بندیم

مترسک گفت ای گندم تو گواه باش
که مرا برای ترسادن آفریدند
اما من عاشق پرنده ای بودم که از ترس من
از گرسنگی مرد

+ نوشته شده در سه شنبه 14 تير 1390برچسب:
,
ساعت 18:1 توسط sahar
| نظر بدهید
چه رازی است ، در جمله ی دوتت دارم
که هر که می گوید عاشق تر می شود
و هر که می شنود بی تفاوت تر...
+ نوشته شده در شنبه 11 تير 1390برچسب:
,
ساعت 11:7 توسط sahar
| نظر بدهید
کسی را که خیلی دوست داری زود از دست میدی پیش از اونكه خوب نگاش کنی
پیش از اونكه تموم حرفهاتو بهش بگی
پیش از اونكه همه لبخندهاتو بهش نشون بدی
مثل پروانه ای زیبا بال میگیره و دور میشه
فکر میکردی میتونی تا آخرین روزی که زمین به دور خودش میچرخه
و
خورشید از پشت کو ه ها سرک میکشه در کنارش باشی
+ نوشته شده در یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 17:47 توسط sahar
| نظر بدهید
نمی دانم چرا اینگونه است؟
وقتی نگاه عاشق کسی به توست
می بینی اما دلت بسته به مهردیگریست
بی اعتنا می گذری
وعاشقانه به کسی دیگر می نگری..
که دلش پیش تو نیست
+ نوشته شده در شنبه 7 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 15:17 توسط sahar
| 2 نظر

من چشم به راه یک اتفاقم
نه شاکی ام و نه غر می زنم
فقط در سکوت خودم / منتـــــظرم...
+ نوشته شده در شنبه 7 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 10:53 توسط sahar
| نظر بدهید
تعویض یا تبدیل نمی خواهم
دلم " تغـییر " می خواهد !

+ نوشته شده در شنبه 7 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 10:15 توسط sahar
| نظر بدهید
تعویض یا تبدیل نمی خواهم
دلم " تغـییر " می خواهد !

+ نوشته شده در شنبه 7 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 10:15 توسط sahar
| نظر بدهید
چقدر دردناک است حسی که کسی را
ازصمیم قلب دوست بداری
ولی هرگز به آن نرسی
به راستی باید در انتظار روزهایی نشست
که حسرت یک نگاه در دل بماند؟!!
+ نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 19:8 توسط sahar
| نظر بدهید
گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگار همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری

+ نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 13:13 توسط sahar
| نظر بدهید

خیلی بهت نیاز دارم ، خیلی......
+ نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 12:40 توسط sahar
| نظر بدهید

خدایا چرا برای چیدن یک گل ، منت صد خار را باید کشید ؟
دلتنگی چیست ؟ یادگاری از آنان که دوستشان داریم و از ما دورند !
چشمانت زمین محبت بودند و من جاذبه اش را وقتی سیب درخت دلم افتاد فهمیدم .
گلی از شاخه اگر می چینیم ، برگ برگش نکنیم و به بادش ندهیم ، لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم و شبی چند از آن را هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم ، شاید از باغچه ی کوچک اندیشه یمان گل روید .
+ نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 11:51 توسط sahar
| یک نظر
تنهاییم رادوست دارم،شرف داره به با تو بودن...!!
+ نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 11:29 توسط sahar
| نظر بدهید
خوابم یا بیدارم؟ لمس تنت خواب نیست
این روشنی از توست،بگو از آفتاب نیست
بگو که بیدارم،بگو که رویا نیست
بگو که بعد از این جدایی با ما نیست
+ نوشته شده در چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 12:32 توسط sahar
| نظر بدهید
تقدیم به بهترین دوستم:
برات آرزو می کنم که آرزوی کسی باشی که آرزوشو داری
+ نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 15:48 توسط sahar
| نظر بدهید

عشق برای یک مردفقط صفحه ای از یک کتابه
ولی برای یک زن تموم تاریخ زندگیشه!!
ازش پرسیدم،چقدر دوستم داری؟
گفت به اندازه شکوفه هایبهاری،
و چه راست می گفت
چون شکوفه های بهاری مهمون دو روزه بودن.
به یادت آرزوکردم،
که چشمت اگر تر شد
به شوق آرزو باشد
نه تکرار غم دیروز
+ نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 12:49 توسط sahar
| نظر بدهید
سلام به دوتای گلم.
از این به بعد می تونی هر مطلب عاشانه و...که دوست داری رو اینجابخونی.پس همین الان نظربذار بگو دوست داری هر دفعه که میای اینجا چه مطالبی رو بخونی؟
ممنون از همتون....
نظر یادت نر ه ها!!!
+ نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:
,
ساعت 12:22 توسط sahar
| 2 نظر