ღ for my LOve ღ


گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند

 

عشق

 

عشق...عشق...عشق...

چه واژه ي غريبي ....

سرد...بي معنا...خاک خورده...

چه به سرش امد؟ کسي مي داند؟

ان کلمه که به ژرفاي تمام زندگي بود...

حالا ديگر به عنوان يک کلمه هم از ان ياد نمي شود...

چه بايد کرد...سرنوشتش اين بود...

اين که در ويراني ها گم گردد...

اين که ديگر هيچ کس قدرت ادراک ان را نداشته باشد...

اين که او هم تنها باشد...تنهاي تنها...

سرنوشت است...کاري نمي شود کرد...

ما هم سرنوشتي داريم...درست مانند عشق...

روزي تنها...روزي بي معني... و روزي باد مارا خواهد برد

+ نوشته شده در  یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,ساعت 20:59  توسط sahar 

عاشق

 

دلمان که می گیرد تاوان لحظه هاییس

که دل می بندیم

     

مترسک گفت ای گندم تو گواه باش

که مرا برای ترسادن آفریدند

اما من عاشق پرنده ای بودم که از ترس من

از گرسنگی مرد

     

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 14 تير 1390برچسب:,ساعت 18:1  توسط sahar 

منتظرم...

 

.../

من چشم به راه یک اتفاقم

نه شاکی ام و نه غر می زنم

فقط در سکوت خودم / منتـــــظرم...

+ نوشته شده در  شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,ساعت 10:53  توسط sahar 

چقدر دردناک است...!

 

چقدر دردناک است حسی که کسی را

ازصمیم قلب دوست بداری

ولی هرگز به آن نرسی

به راستی باید در انتظار روزهایی نشست

که حسرت یک نگاه در دل بماند؟!!

+ نوشته شده در  پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,ساعت 19:8  توسط sahar 

دوری از من!!

 

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری

 

ولی انگار همین جا و همین دور و بری

 

ماه می تابد و انگار تویی می خندی

 

 باد می آید و انگار تویی می گذری

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,ساعت 13:13  توسط sahar 

خیلی!!

 

خیلی بهت نیاز دارم ، خیلی......

+ نوشته شده در  پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:40  توسط sahar 

خوابم یا بیدارم؟

 

خوابم یا بیدارم؟ لمس تنت خواب نیست

این روشنی از توست،بگو از آفتاب نیست

بگو که بیدارم،بگو که رویا نیست

بگو که بعد از این جدایی با ما نیست

+ نوشته شده در  چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:32  توسط sahar 

صفحه قبل 1 صفحه بعد